به گزارش امروزنآ به نقل از خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان _ افشین حیدری :

داستان پولدار شدن که این روزها بعضی از جوانان در رویای آن شب را به روز و بالعکس می رسانند موضوعی نیست که یک شبه محقق شود. اگر به سرگذشت آدم هایی که از راه حلال پولدار شدند نگاهی بیاندازیم، می بینیم که به همین راحتی هم نبوده است . آنها برای ذره ذره پول هایی که بدست آوردند تلاش کردند و عرق جبین ریختند؛ از خواب خود زده اند و بر مدت زمان فعالیت خود در طول شبانه روز افزوده اند که روزی این تلاش ها نتیجه دهد.

شاید در نظر بیشتر مردم اولین چیزی که به چشم می آید همین  ظاهر پولدار این افراد باشد و زحمت هایی که برای این هدف انجام شده است به چشم نیاید ولی باید گفت پشت هر موفقیتی زحمت های بسیار نهفته شده است.

پولدار ماندن و اینکه چگونه در خرج پول های خود مدیریت کنیم هم مثل هر کار دیگری نیازمند برنامه است چون در غیر این صورت با ولخرجی های بیهوده و برنامه هایی که از منطق خاصی تبعیت نمی کند ممکن است دوباره به نقطه اول که همان بی پولی است، برگردیم.

مثال های بسیاری در این زمینه ممکن است برای دوست، فامیل و آشناهای ما اتفاق افتاده باشد. افرادی که از عرش به فرش رسیدند و از آن همه مال و املاکی که داشتند به یکباره هیچ چیز درکنار خود ندارند.

البته کنار آمدن با این قضیه، برای افرادی که روزگاری را با زندگی مجلل خود می گذراندند اگر نگوئیم سخت ، راحت هم نیست. عده ای از این افراد با این زندگی کنار می آیند و با این وضعیت خودشان را به روز می کنند ولی عده ای هم هستند که با شرایط پیش آمده کنار نمی آیند و  در تلاش برای ساختن زندگی و برگشتن به دوران گذشته خود هستند.

مهرداد که یک بار شکست اقتصادی خورده بود عزم خود را جزم کرد تا دوباره بلند شود و از نو زندگی خود را بسازد. می گوید : مهم نیست كه زمين مي‌خوري. مهم آن است كه بتواني بلند شوي.او که تا قبل از زندان رفتنش  از وضع مالی خوبی بهره می برد به یکباره با قوانین چک بازی رایج در بازار ورشکست شد و همه مال واموال خود را از دست داد و به زندان افتاد.

او تلاش های خانمش را برای اداره کردن زندگی در مدتی که زندان بود، غیر قابل وصف می خواند و  معتقد است که اگر ذره ای از محبت های او نبود، زندگی کردن در این شرایط برایم جهنم می شد.

او می گوید بعد از آزاد شدن از زندان دیگر نه اعتباری داشتم و نه سرمایه ای و برای اینکه دوباره شروع کنم باید از صفر شروع می کردم چون خیلی از همکاران و دوستانی که تا قبل از این برای من کلی احترام قائل بودند به یکباره  از من رو برگرداندند.

شاید امثال مهرداد در پیرامون زندگی ما زیاد باشند که با یکبار شکست از زندگی نا امید نشدند و این مرحله را آغازگر یک زندگی جدید و متفاوت برای خود به شمار آوردند. این افراد با شروع دوباره و به جای بغل کردن زانوی غم با از سر گیری یک برنامه جدید دوباره زندگی خود را از نو شروع کردند. 

داستان این پولدارهای ورشکسته که دوباره از صفر شروع کردند و زندگی خود را ساختند باید برای بسیاری از جوان هایی که در اول راه خود را بازنده می پندارند و بدون اینکه کاری را تجربه کنند به دنبال بررسی کردن عواقب و سختی های آن هستند باید درس عبرتی باشد و بدانند که هیچ وقت زندگی آدمی به آخر خط نمی رسد مگر اینکه خود آدم بخواهد و هر وقت که بخواهی، دوباره زندگی ات را از نو شروع کنی وقت هست و چه زیباست که این ضرب المثل بیانگر حال و روز این افراد است" ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است"...

• 1
• 2
• 3
• 4
• 5